شناسایی عوامل موثر بر رشد اخلاقی کودکان و نوجوانان، برای برنامهریزی صحیح در امر تربیت آنها ضروری است.
امروزه خانواده در تربیت کودکان بیرقیب و بهدور از عوامل برونخانوادگی عمل نمیکند، بلکه رسانه نیز مانند یکی از اعضای خانواده بر رشد اخلاقی آنان تأثیر میگذارد.
در واقع، این دو نهاد (رسانه و خانواده) در محیطی واحد (خانه) طی فرایندی تعاملی بر رشد اخلاقی کودکان تأثیر میگذارند. موضوع پژوهش حاضر، آشکارسازی بخشی از آثار تربیتی برهمکنش رسانه (با تأکید بر تلویزیون) و خانواده است.
بدین منظور، ابتدا مسائل خانواده در امر تربیت نسل جدید و سپس، دو اثر ویژۀ برهمکنش این دو نهاد یعنی شکاف نسلی و زوال کودکی بررسی شد.
در این مقاله به شناسایی مشکلات و مسائل خانوادهها در زمینۀ تربیت نسل جدید میپردازیم.
رسانهها در عین حال که تأثیرات مخربی بر فضای تربیتی خانوادهها میگذارند، کارکردهای به شدت مثبتی نیز دارند
که سبب شده در محیط خانواده باقی بمانند و به عبارتی، همچنان انگیزههایی برای استفاده از آنها وجود دارد.
این کارکردها را میتوان در دو دسته عمده طبقهبندی کرد:
پر کردن اوقات فراغتِ کودک و کمک به اجتماعیتر شدن او.
کودکان در هر سنی که باشند، جدای از فعالیت اصلی خود، که میتواند بازی یا درس خواندن باشد، نیاز دارند بر اساس طبعشان، به یک فعالیت جانبی مشغول باشند
که علاوه بر برطرف کردن ملال و خستگی از آنها، به نوعی اسباب تنوع ذهنیشان را نیز فراهم آورد. رسانهها، با پر کردن اوقات فراغت کودک میتوانند همچنان که شرایط سرگرمی، هیجان و شادیِ او را به وجود میآورند، موقعیت امنی را نیز برای او ایجاد کنند که بتواند در عین احساس خوشبینی، مهارتهای لازم را برای یادگیری، بازی و تعامل با محیط نیز کسب کند. محتوای رسانهها میتوانند به شدت در رشد فرایندهای شناختیِ کودک مؤثر باشند
و به تدریج، پیشرفتهایی را در نحوه تکلمِ کودک، میزان توجه او به نشانهها و کلمات، و فهم او از روشهای حل مسائل و ابراز افکار و احساسات پدید بیاورند.
از آنجایی که خانواده و رسانه، هر دو به عنوان دو مصدر مهم، میتوانند در شکلگیری روحیه کودک و کیفیت تربیتی او به شدت مؤثر باشند، به نظر میرسد که تنها راه برای بهرهگیری از هر دو نهاد، تعامل این دو با هم است.
بر این اساس، والدین باید با برخی تدابیر، تأثیرات مخرب رسانه را بر کودکشان مهار کنند و به عبارتی، اجازه ندهند که کودک، مرعوب و مسحور رسانه شود.
برای رسیدن به این منظور، کافی است که خانواده، به هنگام استفاده کودک از رسانه، در ماجرا وساطتِ فعال داشته باشد.
یعنی با کودکِ خود همراهی کند، درباره محتوای رسانه اظهارنظر کند، آن را ارزشگذاری کند و در خصوص آن ابراز احساسات کند.
و به این ترتیب، تفکر انتقادی را در کودک خود پرورش دهد، و مسیر را برای تربیت صحیح او هموار کند. بدیهی است که در چنین شرایطی، امکان کاهش اقتدار والدین، بروز شکاف نسلی و زوال کودکی به شدت پایین میآید.
رسانه، در جایگاه حقیقیِ خود، یعنی به عنوان یک مربیِ سالم و در دسترس قرار خواهد گرفت.
کارشناسان ما پاسخگوی شما هستند